۵ مرداد ۱۳۸۹

ديشب تا صبح خواب اين شعبه كوفتي رو ديدم
هي به خدوم اميدواري ميدادم
اخرش اين شد كه صبح كلافه بيدار شدم
ولي بعدش با ريحان رفتيم استخر و بعد بيرون و ناهار
اومدم خونه سر حال بودم
ولي الان باز اينگار يادم افتاده بايد برم زندان
ببين اخرش چي ميشه ولي از الان عزا گرفتم واسه فردا
واسه فرداهاي ديگه
غصه مه

۵ نظر:

چپ دست گفت...

هرچی بیشتر بهش فکر کنی و بیشتر سخت بگیری، اعصابت داغون تر میشه. سعی کن یجوری باهاش کنار بیای تا شرایط عوض بشه. میشه گفت مثل سربالایی رفتنه که بالاخره یه جایی تموم میشه و آدم به سرازیری میرسه.
پس سخت نگیر و سعی کن زیاد بهش فکر نکنی تا سربالایی زندگیت تموم بشه و بیوفتی توی سرازیری.

غريب هاي نام آشنا گفت...

سلام
..........
اين داستان جابجايي تو سيستم بانكي هم براي خودش داستان عجيبيه..يه جورايي داستان زندگي ماست..هر چندقرار نيست سي سال خدمت رو يه جا باشي ولي خب..حق دارين تو محيطي كه راحتي آدم با انگيزه بيشتري كار مي كنه هر چند كاراش هم زياد باشه.ولي خب..وقتي يه نفر انتخاب مي كنه كار اداري رو پيه يه سري چيزا رو هم به خودش بايد بماله..يكي اش هم همين جابجايي هاي ناخواسته و عوض كردن محل كار..درسته كا مي گن كار كاره ولي خب محيط و همكاران هم روي آرامش فرد تاثير زيادي دارن..
من خودم چون يه جورايي تو سيستم بانكي ام كاملا درك مي كنم چي مي گيد ولي خب چون تو شعبه كار نكردم (به جز 6 ماه كار آموزي و 3 ماه آموزش بانكداري الكترونيكي تو شعبه متناسب با نوع كارم و بررسي هايي كه بايد انجام مي دادم و يه جورايي آسيب شناسي سيستم هاي جديد و....) نمي تونم دقيقا ادعا كنم كه صد در صد حالو هواي شما رو درك مي كنم..ولي خب..تو محيط شعبه يه جورايي دلبستگي به كار و علاقه به همكارا وجود داره..يه جورايي افراد با هم صميمي ترند و برا همين دوري از همديگه يه كم سخت مي شه ولي خب..چاره چيه..حالا كه انتخاب دست ما نيست بهتره باهاش كنار بياييم..و گرنه بيشتر عذاب مي كشيم..يه جورايي سعي كن شما رو اطرافيان و محيطتت تاثير بذاري...
يادمه چند سال پيش روز خداحافظي و پايان دوره سربازي يكي از دوستان برام نوشت:
براي برهاي كه از گله جدا مي شه نزديكترين احتمال اينه كه توسط گرگ خورده بشه ولي احتمال هاي ديگه اي هم وجود داره واون اينه كه جاهايي رو ببينه كه تا حالا پاي گله بهش نرسيده جاهاي بكر و زيبا و ديدني...
كم كم تلاش كن نوع نگات رو به دنياي پيرامونت عوض كني اونوقت خيلي چيزا پذيرا تر مي شه و راحت تر باهاش كنار ميايي..بعد ها از تجربيات محيط جديدت بيشتر مي توني حرف بزني و بيشتر مي توني مقايسه كني..(هيچ كدوم از حرف هايي كه زدم نصيحت نبود چون من در اون حد نيستم كه نصيحت كنم..تجبربيات خودم رو گفتم كه شايد بدردت بخوره...)
همواره سبز باشيد و جاودان...

دانشجو گفت...

با سلام
اینجانب دانشجوی دوره کارشناسی رشته روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبایی هستم و برای تکمیل پایان نامه ام نیازمند تکمیل پرسشنامه هایم توسط دانشجویان دانشگاه های آزاد شهر تهران هستم. موضوع پژوهش من بررسی رابطه بین ابعاد عشق و تعدادی از ویژگی های فردی می باشد و برای پرکردن پرسشنامه ها حداقل شرط لازم این است که آزمودنی هم اکنون داری رابطه عاشقانه با شخصی دیگر و یا افکار عاشقانه درباره شخصی دیگر باشد. لازم به توجه است که نمونه من بایستی از دانشجویان دانشگاه های آزاد تهران باشد ولی شرکت تمامی دانشجویان کشور در این پژوهش مجاز است وجواب آزمون به آنها داده خواهد شد. در پایان خواهشمند است فیلد مربوط به دانشگاه را بدرستی پر کنید تا در انتخاب اعضای نمونه پژوهش دچار اشتباه نشویم.
برای شرکت در آزمون آدرس زیر را در مرورگر خود کپی کنید و کلید اینتر را فشار دهید.
Azmoon.freei.me
از مسئول وبلاگ خواهشمندم برای اعتلا و پیشرفت سطح علمی جامعه این آگهی را حذف نکند تا سایر بازدیدکنندگان هم در صورت تمایل بتوانند شرکت کنند.
با سپاس

ساسوشا گفت...

nabinam narahat bashiaaaaaaaaaaa
bia baham harf bezanim bego chi shodi to akhe .. :*

عمو بهرام گفت...

فیلم آکواریوم .
ایرج قادری به ایرج نوذری :
فکر بعد رو بعد میکنن .
یعنی از الانت لذت ببر که شاید بعدی نباشه .