۱۸ خرداد ۱۳۹۵

عذاب وجدان

اگه یهو ازم بپرسن از انجام چه کارهایی پشیمونی میتونم یه لیست بلند بالا ازش بگم ولی همش مربوط به کارهای که در حق خودم باید میکردم و نکردم یا برعکسش
ولی دوتا کار دیگه بود که در حق دیگران انجامش ندادم
یکیشو اون لحظه عقلم نرسید و یکیشو سعی کردم برخلاف اون چیزی که دلم میگه برخوردکنم و تو ذهنم میگفتم توی این دوره زمونه نباید خوبی کنی و مردم سواستفاده میکنن
یکیش یه پسربچه  گریون بود که خونشون رو گم کرده بود و باهاش حرف زدم ولی واینستادم تا خونشو پیدا کنه
یکی دیگه اش صبح جمعه بود و با دوستم داشتم میرفتم کلاس یه پیرزن خیلی پیر یه کاغذ باشماره دستش بود و بهمون گف میشه بهش زنگ بزنیم دوستم مردد بود ولی من یادم اومد که شنیده بودم یه نفر اینکارو کرده و طرف 3 ساعت با تلفنش حرف زده و اینجوربود که تصمیم گرفتم بگم ما تلفن نداریم...
هنوز از یاداوریشون خجالت میکشم

هیچ نظری موجود نیست: