۱ دی ۱۳۹۱

تصمیم

تو این مدت همه ازم میخان خوب فکر کنم
پدر و مادرم که میگن از ته دل راضی نیستن و فک میکنن زندگی این ادم خیلی پیچیده است و ترجیح میدن زندگی ارومتری رو شروع کنم
برادر بزرگم که فک میکنه اختلاف طبقاتی داریم و اونا بالاتر ازما هستن
خواهرم که فکر میکنه کلن ازدواج چیز بیخودیه و دوس نداره من تجربش کنم
برادرم که فک میکنه مشکلات زیادی پیش رو هست
دوستم که اصرار داره مث اون بخاطر عشق و عاشقی پا پیش نزارم و چشم رو خیلی چیزا نبندم و حتما پیش مشاور برم
دوست دیگه ام فوق روانشناسی داره میگه مشاور کمکی بهت نمیکنه خودت تصمیم بگیر
اون یکی دوستم تاییدم میکنه
و خیلی های دیگه
و اخر از همه خود محمد که اصرار داره خوب و منطقی فک کنم و درست تصمیم بگیرم وبعدن نگم که گولم زده!!!!!
سعی کردم لیست خوبی و بدی های  محمد بنویسم
ولی خیلی چیزا نسبیه
میتونم بگم راستگوعه ولی در موقعیتی دروغ گفته باشه
یا هر چیز دیگه
ذهنم پر از داستان ها و سرگذشتایی که خوندم و شنیدم
از دختری که تو 15سالگی بخاطر خوشحالی واسه چندتا رژ رنگارنگ بعله رو گفته و بدبخت شده بود و تا دختری که بخاطر حرف پدرومادرش از تصمیمش برگشت
خیلی وقتا توی ذهنم موقعیتی که دارم رو میسنجم و سعی میکنم خوبی و بدی رو اونجور که هست ببینم
توی یه کتاب روانشناسی خونده بودم که خیلی از علایم از اول نشون میدن طرف شخص مناسبی نیس ولی ما عمدا اونارو نادیده میگیریم و بعد توی زندگی قشنگ تو چشمون میره
هی موقعیت شناسی میکنم این رفتارش یعنی مشکل داره؟ته دلم میگم نه
نه بخاطر حسی که بهش دارم بخاطر این که قبول دارم هر ادمی ادمه و نقص داره و نمیشه بهش گیر داد
تنها چیزی که اوایل منو میترسوند یه بحث ابتدای رابطمون بود
چند نفر اذیتش کرده بودن و از اشنایی ما بیش از چند روز نمیگذشت و فک میکرد منم همدست اونام و به هم ریخته بود
به غیر از اون ازش رفتار عصبی ندیدم
اما ایا این به این معنیه که اون عصبیه و من اون روی اونو ندیدم و به وقتش یه اژدها ظاهر میشه؟
از خودم میپرسم خودم چطورم؟ایا خود من هم موقع عصبانیت یه اژدها بد اخلاق نمیشم؟چرا نباید این حقو به اونم بدم که عصبانی بشه؟
ایا مهم نیس کنار هم یاد بگیریم خشممون درست کنترل کنیم تا اینکه بخایم کلن کتمانش کنیم؟
تو رفتارا میگردم که چی بیشتر از همه ازارم میده؟
میخام در نظر بگیرم زمانی که احساساتمون کمرنگ میشه چه چیزهایی میتونه رو اعصابم بره
حقیقتش تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که تو تاکسی گاهی سر صحبت با راننده باز میکنه یا اینکه تو اژانس میره جلو میشینه!!!!!
چیزای مسخره و خنده دارین؟نه؟
دل گندگیشم ممکنه بعدها رو مخم بره
و اینکه وقتی روی یه پروژه کار میکنه همه هوش و حواس و خابش معطوف به اون میشه
همه از من میخان درست فکر کنم
ولی اخه من که تجربه ازدواج نداشتم و فقط میتونم تصور کنم تو شرایط چه عکس العملی داشته باشم
ولی از کجا معلوم وقتی واقعن تو اون شرایط قرار گرفتم همونجوری باشه که من فکر میکردم و سنجیدم
از کجا میتونم مشخص کنم که انتخابم درسته؟
اینکه دوست همیم و حرف همو میفهمین تا کجا کمک میکنه ادامه بدیم؟
شرایط بد اقتصادی پیش رو چقد تو رابطمون تاثیر داره؟رو خستگیا و اعصاب خوردیا و تنشها؟
من 27 سالمه برای خودم خیلی بیشتر از خیلی از دوستام شخصیت و تفکر مستقل دارم حداقلش اینه که فکر دارم!!!!
از من اینقدر توقع نداشته باشید بهترین تصمیمو بگیرم .من که راه های دیگه رو انتخاب نکردم تا بدونم اون یکی راه بهتر بوده یانه
من که با فلانی زندگی نکردم که بدونم با اون زندگیمون بهتر بود یا نه
من که از اینده خبر ندارم و بدونم چه اتفاقی می افته
نمونش یه خانوم خیلی خوشگل از اقواممونه که کلی خاستگار داشت و بهترینشو انتخاب کرد یه خلبان، که از دست شاه نشان لیاقت گرفته بود خوش تیپ و پولدار
ولی خانومه نمیدونست 4 سال بعد ازدواجش شوهرش مریض میشه و 25 سال مجبور میشه زیرش لگن بزاره و تو بدبختی زندگی کنه
اون لحظه اون فکر میکرد که بهترین تصمیمو گرفته بقیه خاستگاراش الان زندگی مرفه و خوشبختی دارن
من نمیخام به این امید بمونم شاید بعدی بهتر باشه
من یه زندگی معمولی میخام با ارامش توقعم اونقد بالا نیس  و نمیدونم بعدها پشیمون میشم ومیام اینجا مینویسم که بچگی کردم که فکر کردم فلان موضوع مهم نیس نمیدونم
محمد،تو واسه چی منو انتخاب کردی؟میدونی تو هم همینقدر مسئولی که چرا انتخاب کردی؟ایا من انتخاب بهینه ام واسه تو؟واسه فرار از تنهایی منو انتخاب کردی؟
میدونی تو بیشتر در معرض خطری که عاشق شده باشی و چشاتو رو معایبم بستی؟
چرا اینقد مطمئنی؟میدونی ممکنه دلت گولت زده باشه
عاقلانه فکر کردی؟
نمیخای تحقیق کنی؟
در هر صورت تو در قبال خودت مسئولی
تو اینده میتونی خودتو مجاب کنی که چرا تن به این کار دادی؟
 

۱ نظر:

عمو بهرام گفت...

هر آدمی ایده آل داره . 100% تامین نمیشه . اما نسبی ..
این استرس تو واسه محمد نیست . کلن واسه ازدواجه .
بزارش کنار .
بالا بودن خانواده اونا . اگر مادر شوهرت نزنه توی چشمت . بد نیست که . تازه خوبه .
من تجربه داشتم . تازه باعث میشه همه خانواده یه تکونی ب خودشون بدن . مثل ما