از فردا قراره دوباره گير بدن
فقط يه بار پليس گرفت منو، اونم دير وقت بود و با دوست پسرم يه جاي خلوت بوديم و ميحرفيديم
بيشتر نگران اين بودم كه خونوادمون بفهمه چه گلي به سرم بگيرم
دوست پسر گرامي خيلي خونسرد بهشون پيشنهاد رشوه داد
البته نه اينجوري
گفتن ميبريمتون پاسگاه
اين گفت من فقط 14 تومن دارم
گفتن برو از دوس دخترتم بپرس
رفته بوديم خريد
20 تومن هم من داشتم
كيفمو در اوردم
دوس پسرم داشت پولا رو بر ميداشت يه 2 تومني تو كيفم موند گفتم بيا اينم بده
زير لب يه فحش بهم داد گفت بمونه
34500 داديم تا نريم پاسگاه
پليسه داشتيم ميرفتيم بهمون گفت فكر نكنيد به خاطر پول گذاشتيم بريد اين پوله ابروتونه
دوس پسر وقتي گازشو ميگرفت و كل خاندان اونا ارادت خودشو ابراز ميكرد و من شوكه دستشو گرفته بودم و لال بودم گفت اخه اون 2 تومن چي بود ميگي اينم بده
كلن به كسخلي من غش غش خنديديم
بماند كه قرار بود واسه خونه وسيله بخرم.بنزين نداشت و كارت عابر بانكمو جا گذاشته بودم
بماند به جون كندن و كارت به كارت كردن 10 تومن جور كرديم
بماند كه اين دومين باري بود كه بيرون رفته بوديم!!!
حالا فكر ميكنم به پليس
به امنيت
به گير دادن
پر از نفرت ميشم
ميخام داد بكشم
ولي ميدونم از اين بدتراشم سرمون اومده و صدامون در نيومده و عادت كرديم
عادت كرديم
عادت كرديم
و حالا بدبختي رو عين زندگي ميدونيم
وقتي گازشو گرفت و دا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر