۲۳ خرداد ۱۳۹۰

ديروز،امروز

اينجا، همين هفته پيش ،يه زن جوون،بعد از 7 8 سال حامله شده بوده ،ميره بيمارستان تا 4 قلوهاشو به دنيا بياره
براشون كلي فكر كرده، كلي ذوق داشته، كلي لذت ميبرده
اون وقت ديروز،تو اگهي فوتش نوشتند
مادر ماهان،مبين،ميثم،ماني كه هيچوقت مادر خود را نديدند...

خونريزي داخلي كرده بود و دكتر نفهميد:(
دلم پيش شوهرشه تا روز قبل خودشو خوشبخت ترين مرد دنيا ميدونست و حالا 4 بچه داره كه مادرشون هيچوقت نتونشت اونا رو بغل بگيره

هیچ نظری موجود نیست: