عادی مثل زندگی
۱ فروردین ۱۳۹۰
تلخم
انتظار بي سرانجامي كشيدم
سال نو برام غمگين بود
مامان پاپيچ ميشه تو دلت اروم نيس چي شده؟و من فقط سكوت ميكنم
دلم پياده روي تنها ميخاد توي يه جا خلوت،حيف كه جايي خلوتي پيدا نميشه
چقد بده كه چشم به راه بموني
چقد سخته
۳ نظر:
Morteza
گفت...
ایشالله درست میشه
جمعه, فروردین ۰۵, ۱۳۹۰
ناشناس گفت...
دقیقا حس و حالی که من دارمو نوشتی
دوشنبه, فروردین ۰۸, ۱۳۹۰
ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
سهشنبه, فروردین ۰۹, ۱۳۹۰
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
ایشالله درست میشه
دقیقا حس و حالی که من دارمو نوشتی
ارسال یک نظر