۲۸ بهمن ۱۳۹۳

گاهی

گاهی حس میکنم خونه یه قفسه
اون وقتایی که سرت توی کامپیوترت گرمه و من با یه دوار نازک بینمون اینجا رو تخت خابیده ام و حوصله ام سر رفته
از طرفی به خودم حق نمیدم مزاحم وقتهای استراحتت بشم
از طرفی دلم لج میکنه
دلم میخاد بزنم بیرون
ولی کجابرم؟
وقتی میدونم کوچکتربن اخم من دلتو میشکونه و دلت میلرزه حتا اگه مقصرنباشی معذرت میخای و گناه دو گردن میگیری که نکنه لحظه ای دوست نداشته باشم
گاهی ادم حق داره خسته بشه بشه دختربچه بی منطق